نتایج جستجو
269 items found for "ژان تولی"
- سه خطِ سفید
خیلی، ولی این نه، اونطوری نیس… اصلا، ً خیلی راحتم. نه لقد میزنه، نه قولنج؛ هیچی… میگم انگاری نیس. حتماً پالتوی بلندیم تَنش کرده و همون اطراف خونهش، توی کافهای جایی یه فنجون قهوه رو سرپایی سَر کشیده
- کارکرد اسطوره در آثار نمایشی تی. اس. الیوت
سرانجام، آمیدر پیِ فشار روحیِ زیادی که رفتنِ هری هم مزید آن شده، میمیرد؛ که بدین ترتیب مراسمِ جشن تولد وارستگی و دل بریدن از مادیات، تقدیر و تصادف، بازایستادن ساعت، توقف زمان و مرگ، بیمرگی و شمعهای کیک تولد
- ریشخند و طنز در شعر فروغ
ازشعرای معروف تاثیر میپذیرد، اما مقلد نیست؛ چه در شعرهای متوسط مجموعههای نخستین و چه در شاهکارهای «تولدی این زبان در شعرهای تولدی دیگر و پس از آن گسترش می یابد، شکل خاص زبان فروغ را پیدا میکند و نه تنها مصداق این سخنان را میتوانیم در شعر «ای مرز پرگهر…» از مجموعه ی تولدی دیگر بیابیم. صدور ِ شماره ی «۶۷۸» از «۵» یا «بخش ۵» به اعتبار ِ توالی ارقام ِ ۵، ۶، ۷ و ۸ قابل ِ توجیه است.
- گفتگو با ناصر فکوهی : آزادی یا تعهد در بیان هنری
نیاز داشت هر چه بیشتر سوژهای را که در حال شکل گرفتن در تجمعهای بزرگ شهری بود، کنترل کند تا بتواند تولید عموما نهادهای سرکوب کننده به گونهای که فوکو به ویژه با مفهوم «زیست سیاست» خود نشان میدهد، از ابتدای تولد باید تعهدی به جز خودش باید داشته باشد؟ این سئوالی است که یک هنرمند باید جواب بدهد نه یک انسانشناس، ولی هر بار حوزههایی مثل اقتصاد و پولی شدن، یا سیاست و ایدوئولوژی بخواهند در این هنر دخالت کنند عموما آن فرهنگی کل جهان هستیم، همه فرهنگهای دیگر را مسخره میکنند به ویژه، فرهنگهای شرقی را که سهم آنها در تولید
- افغانی، پنجاه سال بعد از شوهر آهوخانم
ما آن شب توی حیاط کنار باغچه خوابیده بودیم. ولی دنیای داستان فرق میکند. این داستان مربوط به قبل از رفتن شما به زندان بود؟ خیر، همان جا توی زندان نوشتم. اما مطابق واقعیت در نمیآید بازهم میخوانند و میگویند به به چه قلمی ولی من خودم قبولش ندارم. اینها همه ریزهکاریهای هنری است که دنیا رعایتش میکند ولی ما نه.
- دعوت و باكرههای مقدس!
از جمله پیشنهادهایی که در این جمع مطرح و پذیرفته شد ولی هرگز جامة عمل نپوشید، نقد و بررسی آثار دکتر غلامحسین گرچه هر سه نویسنده به موضوع مشابه و واحدی پرداختهاند ولی حاصل کار آنها کمترین شباهتی به هم پیدا نمیکند ولی حتی اگر از این مقوله ها بگذریم و بپذیریم که نویسندة ما فقط به دنیای درون انسان، به درماندگی و سر ولی خودتو میزنین به اون راه و بعد زه میزنین و کثافت میزنین به خودتون. چرا؟ واسه اینکه میترسین. ترس مثل خون بیست و چهار ساعت توی تنتون میگرده.
- اندیشه ادبی، اندیشه تاتری
به اهم این دیدگاهها و تجزیه و تحلیل آن در قسمت دوم این مطلب خواهیم پرداخت، ولی اهمیت آن چندان است که آثار نمایشنامه نویسان ایرانی گاهی به یک اثر بر میخوریم که از کیفیت زبانی قابل قبولی برخوردار است، ولی میدانیم که برای خلق هر امکانی ابتدا باید از آکندگی این فضا بپرهیزیم و فضائی خالی برای پذیرش، تولد و بومی Exotique ،لاجرم غیر متداول، نه تنها برای بازیگر و خلق شخصیتاش زمینه لازم برای فاصله گذاری را تولید ولی نشر آنها با عنوان «تآتر» نادرست است؛ زیرا «تآتر» نیست. ادبیات دراماتیک است.
- روایت سرزمین مادری: نگاهی به داستان بلند در آنکارا باران میبارد
سلطان، دختر جمیله نیلوفر و آیلا هر کدام از سه نسل مختلف هستند، اما نویسنده در خلال روایتهای تو در توی نه، تا اومدیم توی خاک ریشه کنیم با تبر افتادن به جونمون.
- ایجاز در کلام، تضاد در معنا
نه اسفندیار هلاکام نه از پاشنه استوارم بود نه از چشمهای مغرورم … از چیزی به خاک افتادم که همجنس تولد
- اگر به زبان دیگری مینوشتم، وضعم این نبود
ولی موجهای اول مهاجرت، تا سال ۱۳۶۷- ۶۸ بیشتر سیاسی بود. پرسش: و خوب این روشنکفرانی که بیرون آمدند به تولید فکر ادامه دادند. پاسخ: دقیقا. مسلمً در خارج از کشور هم تولیدات فرهنگی داشتند که بسیار گسترده و چشمگیر بود و هنوز هم هست. هنر و ادبیات هم از جمله این تولیدات فرهنگی مهاجرین بوده است. شاید … پرسش: ولی شاید این موضوع به شغل و روحیات هم بستگی دارد.
- در ستایش صلح
آذر در کتاب دوم خود «هیچ بارانی اینهمه را نخواهد داشت» به لحاظ فرم، فضاسازی و بکارگیری واژهها دچار تحولی
- مصاحبه با حسین دولت آبادی
غیر از این، من نیز مثل شما از تولیدات فرهنگی و هنری ایرانیان مهاجر و تبعیدی به وسیلة رسانههای گروهی و روزنامههای اینترنتی مطلع میشوم ولی میدانم که حجم تولیدات فرهنگی و هنری خارج از کشور انصافاً چشمگیر و قابل توجّه است. ۳- به نویسندگان جوانی که به دنبال مهاجرت هستند برای راحتتر نوشتن یا به قولی آزادتر شما هم نویسندگان اروپایی را قویتر از نویسندگان ایرانی میدانید؟ من اگر چه در آلمان زندگی نمیکنم ولی نوشتم که نام آن را به «کوخ نشینان» تغییر داد و مقدمات اجرای آن را در تأتر نصر لاله زار فراهم کرد ولی