گفته خودش تن ندادن به تیغ سانسور و خودسانسوری نکردن موجب شده که بعضی‌ها ندانند که او در این سال‌ها رمانی وقتی تو بعد از چهل سال به جایی می‌رسی که کارت، نثرت، زبانت و شیوه نوشتنت تشخصی پیدا می‌کند، اگر بخواهی «وقتی تو بعد از چهل سال به جایی می‌رسی که کارت، نثرت، زبانت و شیوه نوشتنت تشخصی پیدا می‌کند.

رسیدم که خودم مبتلا به مشکل کاستی توجه و بیش فعالی هستم اما از آنجا که در سال‌های دور گذشته، اساساً به ندرت

روزهای رفته نگاه می‌کنم به رنگ‌های پریده عکس‌های قدیمی و دهانی که هنوز خندیدن را از یاد نبرده بود شاعر نفرت

به زبان کشور میزبان بنویسند، (از استثنا‌ها که بگذریم) بی‌تردید ‏اثری «دورگه» از آب درخواهد آمد که به ندرت بعد از ‏آن نیز دوباره تلاشی شد تا چند نفر از «اهل علم و هنر» دوازده رمانی را که در تبعید نوشته شده بود ۷- در حال حاضر چه اثری در دست نوشتن یا در دست چاپ دارید؟ ‏من حدود نه ماه پیش رمانی را شروع کرده‌ام که نمایشنامه‌ای به نام بلوا نوشتم که ‏نام آن را به «کوخ نشینان» تغییر داد و مقدمات اجرای آن را در تأ‌تر نصر

از نگهبان‌ها زیاد بدش نمی‌آمد، ولی از این یکی نفرت داشت.

رمانی از جنس «سووشون» – یا حتی خیلی بهتر از آن – که خود نویسنده‌اش فقط یک‌بار توانست با این رمان به آن

برای بیان یک اتفاق خاص فراهم کرده است، نویسنده در متن توضیحی برای آن اتفاق نمی‌دهد، اما خواننده به ندرت

کامو این مرحله را با هنرمندی تمام، در رمانی به نام «طاعون»، توسط قرار دادن کنش‌های دسته جمعی در مقابل این کلمات به ندرت درباره آنچه که قبلا اظهار شده و بیشتر بر چیزی که قرار است در آینده اتفاق بیافتد، بدون

در کیفی که هنگام حادثه با خود حمل می‌کرد، دست‌نوشته رمانی قرار داشت. در «سقوط»، آخرین رمانی که کامو پیش از درگذشتش منتشر کرد، احساس همدردی انسانی، تحت تأثیر فضای خصمانه در

«مورد تمسخر قرار دادن خدایان، نفرت از مرگ و علاقه شدید به زندگی، او را پیروز می‌کند و او با تلاش برای

ولی کسی چه می‌داند، شاید او روزی رُمانی نیز به ادبیات فارسی هدیه کند.

زویا پیرزاد» وجود دارد این است که ما در «عادت می‌کنیم» با دنیایی روبرو هستیم که شاید تا قبل از این به ندرت