نتایج جستجو
90 items found for "نصرت-رحمانی"
- گفتگو با احمد شاملو؛ ادبیات ما حکم قلههایی را دارد که از مه بیرون است
چنین اشعاری معمولاَ به ندرت ممکن است در جامهی زبانهای دیگر جا افتد، و فقط به طرزی گزارشگرانه به زبان
- وحشت از جهان بدون شوخی
ر: کتاب اخیر شما رمان نامیده نمیشود ولی در متن کتاب میگویید این کتاب، رمانی در فرم واریاسیون است.
- گفتگو با علیرضا محمودی ایرانمهر
موضوع این داستان درباره یه نفریه که تو جنگ کشته شده و فعلاً مفقودالاثره، به نظرت نویسندههای دهه پنجاه به نظرت این آسیب نیستش؟ نه چرا آسیب باشه؟ به خود آدم برمیگرده… به نظرت کار رو سفارشی نمیکنه و جلوی به نظرت فرق یه داستاننویس با یه فیلمنامه نویس تو چیه؟ دو تا فضای کاملاً جدا هستند. به نظرت امیدی به درست شدن این وضعیت هست؟ چرا امیدی نباشه. نظرت درباره این موضوع چیه؟ اصلاً به نظر من باندی وجود نداره.
- ایدهها دور انداختنی نیستند
به ندرت می توان در کار ادبی شما، چه نمایشنامه و چه داستان، از سرگذشت و محیط پرورشی شما اثری دید. آن فضای پر از دود و بوهای غریب، آن جنبش مرموز زنان چادری و آن نگاههای پر از ترس و نفرت و توطئه هنوز همان دورانی که کار تئاتر میکردم، بارها پیش آمده بود که شاهد سرگذشت کسی باشم و به خودم بگویم «عجب رمانی
- نقدی بر کتاب اوهام
«کتاب اوهام» رمانی است که از پل استر در ایران ترجمه شده است.
- ترجمهی فاکنر نفسگیر است | گفتوگو با احمد اخوت مترجم آثار فاکنر
به طور كلی سراغِ فاكنر رفتن، كارِ دشواری است، به همین دلیل بسیاری از آثار او هنوز ترجمه نشده و رمانی
- سویههای زیبایی و سبکشناختی در اسفار کاتبان خسروی
چنین فرمود که دبیر به نبوکد ۥنصر بابلی نِبِشت و به قاصدان [پیکان] سفارش [سپارش] فرمود که به پیش نبوکد نصر قاصدان [پیکان] به نزد نبوکد نصر اندر شدند [فراز شدند] و در پیشگاه زرنگار تختش بر خاک افتاده نامهی بلند خوانده کرده [خواندن گرفته] که زمین فاریاب زینهار ندیده که زیان گران خشکی بر پا آمده تا اگر نبوکد نصر کوشش نویسنده برای ترسیم این تواناییها قابل ارج و تقدیر است؛ به ویژه که به گفتهی خویش کوشیده “رمانی
- سعی میکنم به همه چیز بخندم…
ولی هیچ رمانی جای این همه آدم را ندارد. زندگی میکنی، تا چه حد این کار را می کنی؟ چقدر به زن در نوشتهات زنانگی می دهی، و یا اصلا زنانگی به نظرت
- فریاد مرد متوسط
بیژن مفید، بهرام بیضایی، غلامحسین ساعدی، داوود آریا، خجسته کیا، مهین جهانبگلو، محمد للری، علی نصیریان، نصرت
- بعد از كودتا البته فرصت نشد
نون و همسرش – ملكتاج – در زندگي آنها حضور داشت، اكنون شبحي رذل است كه دكتر نون را هر چه بيشتر به سمت نفرت
- مضحک و ابسورد / مروری بر کتاب تماشاچی محکوم به اعدام
او تا زمانی که در رومانی، و تحت نظارت سیستم کمونیستی آن زمان رومانی بود، نتوانست هیچ یک از آثارش را در در 1989 وقتی رژیم کمونیستی رومانی فروپاشید، به کشورش بازگشت، اما طولی نکشید که دوباره به فرانسه رفت و
- بعد از چند هزار سال سابقهی تمدن؛ گفتگو با شهرام رحيميان
اما آلمانیها با زندگی ما چندان آشنایی ندارند و وقتی در صفحات رمانی میخوانند حسن و زری به گردش رفتند