«این شهر توی خون همهي تهرانیها هست، ولی چرا همه از خون و خونریزی میترسند؟ باید یکی بیاید و نتایج آزمایش خونشان را نشانشان بدهد تا ببینند درصد تهران از درصد گلبولهای سفید خونشان هم بیشتر است و این تهران است که دارد از بدنشان در مقابل انواع بیماریها دفاع میکند.»
داستان صوتی یوسفآباد خیابان سی و سوم روایت چهار شخصیت دارد که هرکدام یک فصل را نقل میکنند. دو زن و دو مرد که همگی از طریق یک مغازه عکاسی به هم مرتبط میشوند. احوالات و افکار و خاطرات هرکدام از آنها ارتباط تنگاتنگی با تهران بزرگ دارد.
سامان، استاد نجات، لیلا جاهد و ندا هرکدام گویی نماینده یک نسل و جنس متفاوت هستند که نقطه پیوند تمام آنها تهران، عشق و یک عکاسی واقع در یوسفآباد است. فضا محور بودن رمان آن را باورپذیرتر کرده و خواننده میتواند درک خوبی از درونیات و خردهفرهنگهای نسلی و طبقاتی شخصیتها داشته باشد و تجربههایی مشترک با آنها بیابد.
شاید این کتاب بهخوبی حال و هوای نسل امروز را بر روی بوم قلم آورده، داستانی غمانگیز که شرححال افرادی است همانند نسل امروز به سکوت و آرامش عادت ندارند و عادت دارند به همهمه، شلوغی و از این شاخه به آن شاخه پریدن! دو مرد و دو زن که بهجای حرف زدن با دیگران با همهچیز اعم از درودیوار و کوچه و خیابان، حرف میزنند...
همچنین ارجاعهای برونمتنی فراوانی نیز در کتاب صوتی یوسفآباد خیابان سی و سوم وجود دارد که فهم بهتر و عمیقتر داستان مستلزم آشنا بودن با آنها است؛ مانند ارجاع به کتابهایی چون «وداع با اسلحه همینگوی» و «مهپاره صادق چوبک» و نیز نام بردن از هنرمندان و هنرپیشهها و آثار هنری گوناگون. در این اثر، جزئیات شهر تهران و زندگی در آن، با رمزنگاریهای خاصی منعکسشده است. برای کسی که اندکی با حالوهوای این شهر دمخور بوده باشد، گوش کردن این داستان، آوایی خاطرهانگیز و بهیادماندنی خواهد بود.
یوسف آباد خیابان سی و سوم(کتاب گویا)
نویسنده : سینا دادخواه
موضوع : ادبیات فارسی ، داستان بلند ، کتاب صوتی
ناشر صوتی : آوانامه
زمان: 04 ساعت 58 دقیقه