برگرفته از کتاب : .. در تاریخ ها آمده است: پس از زمانی دراز که از این شیوه ی دادخواهی گذشت، روزی یعقوب، بر ایوان بلند کوشک «خضرا» نشسته بود تا اگر دادخواه یا نیازمندی آمد به سخنش گوش دهد. یعقوب همان گونه که پیرامون خود را می نگریست و در اندیشه ای ژرف فرو رفته بود، مردی را در آن دور، بر سرکوی «سینک» دید که سرپا نشسته، به دیوار تکیه زده و سر بر زانو نهاده است... با خود گفت: بی گمان این مرد را اندوهی بزرگ می آزارد. بهتر است از آن آگاه شوم و بی درنگ دست ها را به هم گوفت و یکی از نگهبانان را فراخواند و آن مرد را نشان داد و گفت : برو او را نزد من آور.
یعقوب لیث، مرد برتر تاریخ ایران
- نویسنده: ناصر انقطاعناشر: شرکت کتابزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزتاریخ انتشار: 1389282 صفحهنوبت چاپ: 1