ژیکو از مهد برمیگردد و متوجه میشود که مادربزرگش نیست. مادر میگوید که او به سفری دور و دراز رفته است. پدر میگوید جایی که مادربزرگ رفته است تلفن ندارد؛ اما میتوانند برایش نامه بنویسند و در گلدان ایوان بگذراند. ژیکو با کمک پدر و مادر نامهنگاری را آغاز میکند. این کار باعث میشود که ژیکو به درک تازه از زندگی برسد. ژیکو به کمک پدر و مادرش برای مادربزرگ نامه نوشت و آن را در گلدان ایوان گذاشت. روز بعد مادر او را از خواب بیدار کرد و گفت: «مادربزرگ جواب نامهات را فرستاده، بیا برایت بخوانم» مادربزرگ در نامهاش به ژیکو گفته بود “به پدر و مادرش بگوید که عکس او را از روی دیوار بردارند و به جایش یکی از نقاشیهای او را بگذارند. همچنین پارچهی روی صندلی را بردارد، خودش روی آن بنشیند و باغچه را نگاه کند.” ژیکو تصمیم گرفت که جواب نامه مادربزرگ را بدهد. پدرش هم حرفهای او را نوشت و اینطوری بود که نامهنگاری ژیکو و مادربزرگش (که دیگر نبود) شروع شد. فقدانِ دیگری، برای کودکان مشکل بزرگی است. این فقدان میتواند ناشی از سفر، مرگ یا حتی دوری کوتاه در حد خرید کردن یا به محل کار رفتن باشد.
گلدان نامه رسان
- نویسنده: جبار شافعی زادهناشر: مبتکران، میچکازبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: رحلیتاریخ انتشار: 140324 صفحهنوبت چاپ: 1