این مجموعه‌ی داستانی درباره‌ی احساسات، مدیریت آن‌ها و چگونگی برقراری روابط را به کودکان آموزش می‌دهد. در کتاب «گاستون یاد می‌گیرد ببخشد» کودکان با گذشت و بخشش آشنا می‌شوند. گاستون و مادرش عاشق وقت گذراندن در گلخانه هستند. آن‌ها از کاشتن گل‌ها و گیاهان و نگهداری از آن‌ها لذت می‌برند. تک‌شاخ کوچولو علاوه‌بر اینکه در مرتب کردن گلخانه به مادرش کمک می‌کند، مراقب گلدان کوچک شقایق هم است. همه چیز خوب پیش می‌رود تا اینکه یک روز عمو ژوزفین کوچولو را به خانه‌ی آن‌ها ‌می‌آورد تا با گاستون بازی کند. ژوزفین که از بودن در محیط جدید حسابی خوشحال است، شروع به جست‌وخیز می‌کند. اول طبقه‌ها را به هم می‌ریزد و بعد تمام کاغذهایی را از گاستون با دقت به طبقه‌ها زده بود، می‌کند. و در نهایت هم چشمش به گلدان شقایق قشنگ گاستون می‌افتد و ناخواسته به آن صدمه می‌زند. بله، همان گلدان شقایقی که گل‌های قشنگی داشت و گاستون به آن علاقه‌مند بود! حالا گاستون حسابی عصبانی شده است و دیگر دوست ندارد با دخترک بازی کند. تا اینکه اتفاقی تازه می‌افتد! به نظر شما، گاستون می‌تواند ژوزفین را ببخشد و دوباره با او دوست شود؟