بیشتر ما فکر میکنیم که باید در خانهای توی شهر زندگی کنیم. راستش را بگویید تا به حال شده فکر کنید دوست دارید با خانوادهتان توی یک سینما زندگی کنید، یا بروید سوار اتوبوس برقی شوید و برعکس دیگران هرگز پیاده نشوید؛ چون آنجا خانهی شماست! یا حتی فرض کنید باروبندیلتان را جمع کنید و بروید توی ویولون خالهتان زندگی کنید، چون هم باحال است و هم فعلاً جای دیگری برای زندگی کردن ندارید! پسر کوچولوی داستان «چرا ما خارج از شهر زندگی می کنیم؟» به همراه پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و خواهرش جاهای مختلفی را برای زندگی کردن امتحان میکنند. از کرهی ماه گرفته تا روی کلاه عمو جان! راستش آنها به دنبال جایی هستند که هم آرامش داشته باشند و هم در کنار یکدیگر شادی را تجربه کنند. به نظر شما، این خانواده در نهایت کجا مستقر میشوند؟
چرا ما خارج از شهر زندگی می کنیم؟
- نویسنده: پتر اشتاممترجم: گیتا رسولیناشر: افقزبان اصلی: ادبیات آلمانینوع جلد: شومیزقطع: خشتیتاریخ انتشار: 140140 صفحهنوبت چاپ: 2عنوان اصلی: Warum wir vor der Stadt wohnen