الشات در رمان «پنیر هلندی» با ترکیبی از طنز و توصیفاتی ترحمبرانگیز از زندگی شخصیت اصلی داستان، تصویری از مردی ارائه میدهد که تلاش میکند به موقعیتی از زندگی کاری و شخصیاش دست یابد که بسیار فراتر از مهارتهای اوست. بنابراین مخاطب با داستانی روبهروست که ضمن خندهآور بودن، تکاندهنده و غمانگیز است. فرانس لارمانز - کارمند جاهطلب اما ناتوانِ شرکت امور دریایی و کشتیسازی جنرال مارین است. او با وجود آنکه در کارش بسیار مصمم و بااراده است اما مهارتهای لازم را ندارد. وقتی پستی در سمت مدیریت یک شرکت توزیعکننده پنیر به لارمانز پیشنهاد میشود، با اینکه از پنیر در تمام انواع آن متنفر است و علاوه بر آن، هیچ مهارتی در این شغل ندارد، برای آنکه بتواند از شغل سطح پایینش از کشتیرانی خلاص شود و از نظر جایگاه اجتماعی پیشرفت کند، آن را میپذیرد و خود را در موقعیتی طنزآمیز و غمبار قرار میدهد، چراکه بیکفایتیهای او رفته رفته با قرار گرفتن در موقعیتها و در تصمیمگیریها آشکار میشود. «پنیر هلندی» کتابی روان در فضای دهه 1960 است که با طنزی خشک و گزنده، همدلی مخاطب را به دست میآورد؛ چراکه تلاشهای کمجان لارمانز برای رسیدن به موفقیت همواره با شکست مواجه است و بینتیجه باقی میماند.
پنیر هلندی
- نویسنده: ویللم الشاتمترجم: سامگیس زندیناشر: آموتزبان اصلی: ادبیات هلندینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1402144 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: Cheese