پروانه ی جوان و سودایی، از کعبه ی شهید پرور شب پره ها -چراغ های خیابان- ناکام و دل زده است. در این فنای مقلدانه معرفتی نیست که جان طالبش را به شور و شعوری بیامیزد؛ در جست وجویی نامعین راه خود را از دیگر پروانه گان جدا می کند، حالا که از تقلید وارسته است، در مسیر تحقیق و تحقق خود، با پیری روشن ملاقات می کند... این مسیر اوست و تنها او چرایی و چگونگی اش را می داند! پاره ای از کتاب: شبی مرد کهن دنبال او می گردد و او را در حالی که اطراف چراغ های خیابان جست و خیز می کند، می یابد. جوان هوشمند به دیگر جوانان سفارش می کند که جان و تن خود را در مقابل نورهای مصنوعی نسوزانند. فریاد میزند درون این نورها هیچ شناخت و معرفتی پیدا نمی شود، معرفت حقیقی جای دیگری است! می توانید به آن ها علاقه مند شوید، اما جانتان را فدای این ها نکنید و خاصه آن که از بال های تان محافظت کنید...!
پروانه و نور
- نویسنده: پاتریک شموآزومترجم: ساحل شجاعیناشر: حکمت کلمهزبان اصلی: ادبیات فرانسوینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1403112 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: Le Papillon et la Lumière