موضوع اصلی رمان بازمیگردد به دغدغه چاره ناپذیر و گاه آشکار و پنهان انسان بر زمان، که بیترحم و فرساینده میگذرد و آدمها را بی وقفه به سوی پیری و فنا و ناپدیدشدن میکشاند. دو شخصیت اصلی این داستان، زن و شوهری میانسال به نامهای شانتال و ژاک مارک هستند. ژان مارک و شانتال زوج جوانی هستند که به دور از هیاهوی زندگی آدمیان با عشق در کنار هم زندگی می کنند و تنها تکیهگاه آنان در این فاصلهگیری از آدمها عشق است. تا اینکه یک روز شانتال بی مقدمه مطرح میکند که «دیگر مردها برای دیدن من سر برنمیگردانند» و از اینجا آن سوءتفاهم بزرگ که کل داستان را تحتالشعاع خود قرار داده است نمودار میشود. ژان مارک برای آنکه به همسرش اعتماد به نفس بدهد یا به عبارتی او را به خود و زندگی امیدوار کند برایش نامههایی به اسم مردی ناشناس میفرستد و در آن شانتال را متوجه این قضیه میکند که زن زیبایی است. شانتال نامهها را در کمد خود پنهان میکند، غافل از اینکه نویسنده نامه کسی جز ژان مارک، شوهر خود او نیست. زمانی هم که از ماجرا سر درمیآورد ژان مارک را به قصد لندن ترک میکند و اینجا است که سوءتفاهم بزرگ زندگی این زوج جوان شکل میگیرد. این سوءتفاهم با عدم شناخت کامل این دو شخصیت از هم شکل گرفته است و زندگی آنان را تا مرز نابودی پیش برده است.
هویت
- نویسنده: میلان کوندرامترجم: حسین کاظمی یزدیناشر: جیحون، کتاب نشر نیکازبان اصلی: ادبیات فرانسوینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1401120 صفحهنوبت چاپ: 7عنوان اصلی: Identity