ژان ژیونو (1895-1970)، نویسنده و فیلمنامهنویس فرانسوی، یکی از بزرگترین چهرههای ادبی فرانسه در قرن بیستم است. او در آثارش به مضمونهای ازلی-ابدی مانند طبیعت، عشق، شادی، غم، اضطراب انسان معاصر و خشونت زندگی مدرن میپردازد. قصه "شاه بیسرگرمی" در سرزمینی روی میدهد که در آن با وجود گذر فصلها فقط برف در یاد آدم میماند؛ برفی ضخیم، خاموش و یخزده که زمین و مردمان را خفه میکند. یک غریبهی رازآلود که مثل باد کوهستان دستنیافتنی است، اجساد قربانیان را کنار هم ردیف میکند. مردها، زنان، بچهها، به هیچکس رحم نمیکند و عطش جنایت در او سیریناپذیر است. ژیونو عنوان رمان را از کتاب "اندیشههای" پاسکال گرفته است. پاسکال در این کتاب میگوید: «اگر شاهی تنها باشد، باید برای سرگرمی او فکری کرد. زیرا یک شاه بیسرگرمی انسانی سرشار از درد و مسکنت است». این فکر پاسکال قلب و روح رمان را میسازد و رمان گوشت و قوت این شهود عمیق پاسکال از وضع مصیبتبار بشر است که ژیونو در قالب یک رمان پلیسی با بیانی آزاد و صریح به آن میپردازد. این رمانی فلسفی نیست، ولی شخصیتهایش آشکارگر عمیقترین آگاهی و تجربهی بشر و درد اساسی او هستند.
شاه بی سرگرمی
- نویسنده: ژان ژیونومترجم: شهاب وحدتیناشر: رایبدزبان اصلی: ادبیات فرانسوینوع جلد: شومیزتاریخ انتشار: 14031 صفحهتیراژ: 1000نوبت چاپ: 1