داستایفسکی از نویسندههای محبوب نوجوانیام بوده و هست؛ و نازنین از مناسبترین نمونهها برای اقتباس سینمایی. تا جایی که به یاد میآورم، نازنین دوبار توسط رحمت الهی و علیاصغر خبرزاده ترجمه شده است. نازنین محبوبم با آن قطع جیبی دلپذیرش یکی از دو داستان نازنین و بوبوک (ترجمه رحمت الهی)ست که در دهه 1330 ترجمه شده و بعد از انقلاب هم تجدید چاپ شده است. سالها وسوسه برگردان سینمایی این داستان را در سر داشتم. تنها اقتباس مشهور از داستان نازنین از آن روبر برسون است؛ محصول 1969 و با بازی دومینیک ساندا. گمان داشتم که با برداشتی آزاد، ایرانی و مدرن از این داستان دوست داشتنی میتوان فیلمی جمعوجور و کوچک و قابل قبول ارائه داد. تجربه خشنود کننده شبهای روشن این دلگرمی را به وجود آورده بود که میتوان با همین روش کار را ادامه داد و به ملودرامهای اقتباسی کوچک و همهزینه دل خوش داشت...و فیلم ساخته نشد.
سه فیلمنامه (دل تاریکی، نازنین، داستان دوست)
- نویسنده: سعید عقیقیناشر: افکارزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1396255 صفحهنوبت چاپ: 1