بچه روباه تنها مدت درازی انتظار کشید، اما خبری از مادرش نشد. او نمی دانست که مادرش دیگر برنمی گشت، چون او را شکار کرده بودند. بچه روباه از گرسنگی و سرما و ترس به گریه افتاد. روباه دیگری که با عجله به طرف لانه اش می رفت، ناله بچه روباه را شنیده و به طرف او رفت. آن روباه نمی دانست که به زودی بچه روباه را با دیگر بچه هایش اشتباه خواهد گرفت و بچه روباه هم نمی دانست که چند برادر و خواهر پیدا خواهد کرد.
روباه کوچولو
- نویسنده: ایرینا کورشونفمترجم: منوچهر صادق خانجانیناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانزبان اصلی: ادبیات آلمانینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 139636 صفحهنوبت چاپ: 6