این کتاب، روایتِ درخودفروماندگیِ پسربچه‌ای است که از طردشدگی به لجاجت پناه برده‌است. راوی، روان‌درمان‌گری ماهر است که با واکاویِ قدم‌به‌قدمِ زندگیِ دیبز، سرنخِ رفتارهای غیرمعمولش را کشف می‌کند. دیبز نمادی است از درخودماندگی انسان مدرن که میلی به برون‌ریزی ندارد. ساکت و منزوی است و کسانی را در حریم خود وارد می‌کند که برای کشفِ جزئیات روانی او زمان گذاشته‌باشند. دیبز می‌خواهد دیگران به او اعتمد کنند؛ بدون درنظرگرفتن تیزهوشی، استعداد و… پس برای بروز این توانایی‌ها تلاش نمی‌کند. فقط «خانم A» و «اتاق بازی» است که به او حس امنیت و اعتماد می‌دهد؛ حتی اگر درِ این اتاق قفل‌ باشد!