برای شناختن یک متن و تفسیر آن نخست باید چهارچوب یا ویژگی های کلی آن متن را مشخص کنیم و سپس تز یا نظریه های مطرح شده در آن را نشان دهیم. تا آنجا که به گفت وگوی فایدروس مربوط میشود، آسان نمی توانیم از ساختار متن آن به موضوع اصلی پی ببریم. میدانیم که گفت وگوی فایدروس از دو پاره بزرگ تشکیل شده است؛ پاره نخست به عشق میپردازد و پاره دوم به خطابه یا همان فن سخنوری اختصاص دارد. چه نتیجه ای میتوانیم بگیریم؟ موضوع اصلی این گفت و گو کدام یک از این دو است؟ در اینجا حتی تردید خواهیم کرد که این گفت و گو تنها دارای یک موضوع باشد و در نتیجه وسوسه میشویم دو موضوع برای آن در نظر بگیریم و اگر به واقع این محاوره دارای دو موضوع عشق و خطابه باشد، در این صورت این پرسش طرح میشود که چرا افلاطون دو موضوع چنین متفاوت را در یک متن به بحث گذاشته است؟ کنار هم قرار دادن دو پاره ناهمگون و چنین متفاوت را چگونه میتوان توجیه کرد؟ این بن بست ما را به جایی میکشاند که سرانجام راه حل دیگری را در نظر بگیریم و آن را برجسته کنیم و آن اینکه موضوع اصلی همپرسه فایدروس نه به تنهایی عشق است و نه خطابه و نه هر دو این ها، بلکه موضوع اصلی پرسش از چیستی خود فلسفه است.
درباره فایدروس
- نویسنده: لتیسیا مووزمترجم: مسعود جلالی فراهانیناشر: نقش جهانزبان اصلی: ادبیات فرانسوینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1402190 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: Phedre