موضوع کتاب حاضر، بررسی و معرّفی جشنها و آیینها در ایران باستان است. ایرانیان از دیرباز، با توجّه به وقایع طبیعی و رویدادهای تاریخی، روزهایی از سال را به جشن و شادمانی میگذراندند که برخی از این آیینها تا امروز هم پا بر جا مانده است. در این کتاب، پس از معرّفی و شرح جشنها و شادباشهایی چون نوروز، سیزده بدر، خودادگان، مهرگان، آبسالان و... در دورههای مختلف، نگاهی به اشعار مختلف شاعران پارسی زبان با موضوع بهار و نوروز داشته و سپس، برخی از سرودههای شاعران جهان دربارة بهار را ذکر کرده است.
ایرانیﻫﺎ، رومیﻫﺎی پیش از میلاد، مصریﻫﺎ، سومریان، بابلیان، فنیقیان، هندیﻫﺎ، آزتکﻫﺎ، اینکاﻫﺎ، جشن سالانهی خود را در فصل بهار و روزهای نخست آن برگزار ﻣیکردند؛ حتا باورها و آئینﻫﺎی دینی و استورهﺍی نیز از آن نشانهﻫﺎ دارد. شاید آریایی بودن تبارهای خاور زمین، نشان از یگانی در جشنﻫﺎ، آداب و آئین، هنرآفرینی و فرهنگ آنان دارد. (دانشمندان به تازگی فرهنگﻫﺎی بابل، مصر، سومر و فنیقیان را جزو نژادهای کوچندهی آریایی به شمار ﻣیآورند). ایرانیان باستان که شادی و شادزیستی را دستور خداوند (اهورا مزدا) ﻣیدانستند، افزون بر جشنﻫﺎی ماهانه، جشنﻫﺎی سالانه و میان سالانه مانند نوروز، مهرگان، جشن بزرگداشت آب، آتش و باد برگزار میکردند و بخششﻫﺎی خداوندی را پاس ﻣیداشتند. هنگامی که در جنگ با دشمن یا بر پدیدهﺍی چون خشکسالی، زمین لرزه، تندباد و یا بیماریﻫﺎی کشنده چیره ﻣیشدند، آن روز فرخنده را جشن ﻣیگرفتند. جشن از واژهی «یزش» و «یسن» به معنای نیایش و ستایش از خداوند بزرگ و داناست. در واقع جشن گرفتن، پاک شدن از گناه، راندن دیوها، قدردانی از خداوند برای روزی و نعمت، پایداری و پایندگی است. ایرانیان اورمزد روز را، روز آفرینش زمین و روز خدا ﻣیدانستند. اگر بپذیریم که پدیدهی نو شدن و دگرگونی با بهار و نوروز پیوند دارد، پس گوهر بودگی جهان، بهار است. هیچ باشندهﺍی از زایش ورویش روگردان نیست. در این نسک (کتاب) به آئینﻫﺎی بهاری، فرهنگ جشنﻫﺎی ایرانی و انیرانی، چکامهﻫﺎی بهاری و نوروزی بیشتر پرداخت ﻣیکنیم.
جشن ها و آیین های ایران باستان
- نویسنده: ایوب گبانچیناشر: عطاییزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: گالینگورقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1392184 صفحهتیراژ: 1100نوبت چاپ: 4