مجنونِ ماجرای کیرکگور و داستان تراژیک الیوت نشان میدهند گویی همین که کسی فقط حقایق سرد جهان را تکرار کند، بيآنکه بداند کدام حقیقت کی و کجا اهمیت دارد خود نشانهی جنون است. این جنون البته جنون فردی است. اما چه روزگار تیرهوتاری ميشود اگر جوامع بشری به چنین دیوانگی دچار شوند. این همان زیست جنونآمیزی است که علمزدگیِ خام عصر مدرن شانه به شانهی منفعتاندیشی و خودمداری در جامعهی اقتصادزده آدمی را به آن فرا ميخواند. رمان مشهور چارلز دیکنز، روزگار سخت، چنین زندگی جنونآمیزی را در قالب شخصیت توماس گرادگریند به تصویر ميکشد: مدیر سختگیر مدرسهای که صرفاً از علم و منطق و واقعیت (فکت، واژهای که مدام وِرد زبان اوست) و حسابوکتابِ عاقلانه سخن ميگوید و از خیالپردازی و عواطف و ارزشها بیزار است و کارگرها را استثمار ميکند و نیز در معادن از نوجوانها سوءاستفاده ميکند و از منطق سرمایهمحورِ بيرحمانهی خود برای توجیه رفتار ظالمانهاش بهره ميبرد. همچنین همین نگاه روح حاکم بر شهر را ميسازد؛ شهر داستانیِ صنعتزدهی کوکتاون که دیکنز دربارهی آن چنین مينویسد: «شهری با آجرهای سرخرنگ، یا با آجرهایی که اگر دود و خاکستر مجال داده بود قرار بود سرخرنگ باشند. ولی این شهر، مثل صورت بزکشدهی یک وحشی، عملاً به رنگ سرخ و سیاهِ غیرطبیعی بود». روزگار سخت، زیستن در روزگار فراگیریِ افول ارزشهاست. روزگاری که تنها غایت، منفعت شخصی است. روزگاری که در آن نیک و بد عليالسویهاند و واقعیتی خوب یا بد نیست، یعنی زیستن در عصرِ جنونآمیزِ «نهیلیسم ارزشی».
از اخلاق پژوهی تا زیبایی شناسی
- نویسنده: کاوه بهبهانیناشر: طرح نوزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1402482 صفحهنوبت چاپ: 1