مکاتبات دو همکلاسی به نام احمد و زینب است و در ترکیه بارها و بارها به چاپ رسیده است. عزیز نسین در این کتاب به انتقاد از نظام آموزشی جامعهی خود و شیوههای غلط تربیتی خانوادهها میپردازد. مطالب کتاب خندهدار است. من بارها هنگام ترجمه کار رها کردم، به اتاق دیگری رفتم و از ته دل و با صدای بلند خندیدم. برخی صفحات کتاب را برای همسرم و پسرم خواندم، آنها هم خندیدند. کتاب، در عین برخورداری از جاذبه و کشش لازم، سخت عبرتآموز و پنددهنده نیز هست. همانطور که نویسنده خود معتقد است، این کتاب نهفقط برای بچهها که برای بزرگترها هم خواندنی است. در بخشی از متن این کتاب میخوانید: « قول داده بودیم برای هم نامه بنویسیم. یادم هست حرفم را باور نمیکردی. میگفتی زینب آنکارا که بروی همکلاسیهای جدید پیدا میکنی و ما را از یاد میبری. حالا میبینی که شماها را فراموش نکردهام. یکهفتهای میشود که در خانهای در آنکارا ساکن شدهایم. نتوانستم زودتر نامه بنویسم. چون تازه در مدرسه ثبتنام کردهام. آدرس خانهی جدیدمان را هم دیروز از پدرم گرفتم. اولین کارم نامه نوشتن به تو است...»
بچه های امروز معرکه اند
نویسنده: عزیز نسین
مترجم: داود وفایی
ناشر: نشر مرکز
داستان بلند
چاپ اول: 1394
200 صفحه