روز 15 ژانویه 2013 ناشران زمان انتشار جدیدترین کتاب دن براون را اعلام کردند و از قدرت رسانهها برای اعلام عنوان سود جستند. آنها از هواداران براون در فیس بوک خواستند تا عنوان این کتاب را حدس بزنند.
هواداران باید با تصویری درهم و گرافیکی که در شبکه اینترنت ارایه شده بود، حدس میزدند که این تصویر میتواند بیان کننده چه عنوانی باشد. و از میان این تصاویر گرافیکی میشد حروف «دوزخ» را پیدا کرد.
این اشتیاق آنقدر زیاد بود که برنامه شبکه تلویزیونی ان.بی.سی تکههای به هم چسبیده این پازل را کنار هم گذاشت تا نام کتاب را حدس بزند.
15 آوریل سوزان هرتس معاون انتشارت دابلدی که کار نشر آثار براون در آمریکا را برعهده دارد، روشن کرد که تاریخ انتشار دلبخواهی انتخاب نشده است. او گفت وقتی تاریخ انتشار یعنی 5.14.13 برعکس خوانده شود، عدد 3.1415 یعنی عدد پی به دست میآید.
جبر چه ربطی به «دوزخ» دانته دارد؟ هرتس با تامل و درنگ درباره این ارتباط سخن گفت، اما، کیست که دوستدار یک کد هوشمندانه نباشد؟ (گرچه ارزش آن وقتی عدد پی به صورت معمول و به صورت اعشاری نوشته شود، چیزی نیست).
رابرت لنگدان وقتی بههوش میآید، خود را مجروح و بر روی تختی در بیمارستانی ناآشنا میبیند. پس از آنکه پزشکان وضعیتش را برایش شرح میدهند، متوجه میشود با خانه و شهر خود کیلومترها فاصلهها دارد و حافظه چند روز گذشتهاش را نیز از دست داده است. فردی که ظاهرا مجروحش کرده دوباره سراغش میآید و پس از کشمکشی خونین، لنگدان بههمراه یکی از پزشکان از بیمارستان فرار میکند و پای در مسیر ماموریتی میگذارد که چیزی از آن را به یاد ندارد تنها راهنمای ماموریتش شیء عجیبی است که از همراه داشتن آن نیز مطلع نیست.
من درباره ماسونها و تاریخ باستان ننوشتم که نوعی وجهه روحانی دارد، درباره دیدگاه شیطان درباره جهنم نوشته ام… این دیدگاه تا قرن چهاردهم در مسیحیت وجود نداشت و دیدگاهی که «دوزخ» مطرح کرد بود که جهنم را ترسناک کرد! دانته نقش مهمی در شکل گیری دیدگاه مسیحیان درباره جهنم داشت.
دن براون در آخرین اثرش، با دستمایه قرار دادن کمدی الهی دانته و الهام از بخش دوزخ آن، در خلال ماجرایی پرکشش، رابرت لنگدان و خوانندگان خود را به دنیای نمادها و شهرهای باستانی و زیبای اروپا میکشاند و لحظهبهلحظه بر هیجان داستان میافزاید.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
رابرت لنگدان وقتی بههوش میآید، خود را مجروح و بر روی تختی در بیمارستانی ناآشنا میبیند. پس از آنکه پزشکان وضعیتش را برایش شرح میدهند، متوجه میشود با خانه و شهر خود کیلومترها فاصلهها دارد و حافظه چند روز گذشتهاش را نیز از دست داده است. فردی که ظاهرا مجروحش کرده دوباره سراغش میآید و پس از کشمکشی خونین، لنگدان بههمراه یکی از پزشکان از بیمارستان فرار میکند و پای در مسیر ماموریتی میگذارد که چیزی از آن را به یاد ندارد تنها راهنمای ماموریتش شیء عجیبی است که از همراه داشتن آن نیز مطلع نیست.
براون تنها یک مصاحبه انجام داد: با ساندی تایمز لندن تا درباره انتشار کتاب اطلاعاتی بدهد. در این مصاحبه او آشکار کرد چگونه ممکن است به شایعه درباره کلیسا در این کتاب پرداخته باشد: من درباره ماسونها و تاریخ باستان ننوشتم که نوعی وجهه روحانی دارد، درباره دیدگاه شیطان درباره جهنم نوشته ام… این دیدگاه تا قرن چهاردهم در مسیحیت وجود نداشت و دیدگاهی که «دوزخ» مطرح کرد بود که جهنم را ترسناک کرد! دانته نقش مهمی در شکل گیری دیدگاه مسیحیان درباره جهنم داشت.
چیزی که میدانیم این است: زمستان پیش، مترجمانی از 11 کشور جهان، از جمله آلمان، فرانسه و برزیل در ایتالیا به صورتی کاملا مخفی جمع شدند تا با کاری دو ماهه در زیرزمین «موندادوری» ناشر ایتالیایی، این کتاب را به زبانهای مختلف ترجمه کنند. مترجمان توافقنامه ای را امضا کردند که بر مبنای آن موظف به حفظ همه محتوای کتاب بودند و حق استفاده از گوشی موبایل خود را نداشتند و نباید به کسی میگفتند که در آن ساختمان مشغول انجام چه کاری هستند.
*به نقل از خبرگزاری مهر
Comentários