top of page
ترانه برومند
نویسنده
متولد: ۱۳۵۳ تهران، ایران
متولد تهرانم... سالهای تحولی بزرگ که آیندهاش را پیشبینی نمیکرد. از پدری فرهیخته، عاشق زبان، ادبیات و تاریخ و مادری فهیم و زیبا به برون و درون. کودکیام انباشته از خاطرات سیاسی و دلمشغولهای ادبی خاندانم است و ساعتهایی که پدر کنار انبوه کتابهایش مرا در آغوش میکشید و شعر میخواند. شعرهایی که پیش از سواد بر من وارد شدند و مرا از آن خود کردند. دیری نپایید که روزهای روشن بیخیالی رنگ باخت و جایش را به روزهای خاکستری جنگ داد. روزهایی که زندگی را حس نکرده، زیر آوار بمب و موشک، کودکی و نوجوانی را با مرگ گره میزدیم و هر خداحافظی صبحگاهی افراد خانواده میتوانست یک خداحافظی ابدی باشد. در این میان شادیِ بزرگم شادی بود؛ خواهرم را میگویم؛ نمیدانم چگونه میگذشت اگر او نبود! او بود که لابهلای بافت غمگین سرزمینم دنیایی دیگرگون ساخت؛ مکانی برای تنفس ورای مرز خستگیها، پر از تصاویر بینظیر و تخیلات نابی که امروز جهان داستانیام را برآن بنا کردهام. سنگینی افت و خیزهای سیاسی و اجتماعی بر کالبد پدر، بیش از توان تحملش بود، پس بار تن بنهاد و از آن پس مثلث سهگوش خانهمان روی ضلع مادر استوار شد و ما چون ساقههایی برفرازش قد کشیدیم و بالا رفتیم... چندی نگذشت که دانشکدهی ادبیات بار دیگر مرا در واژهها و تعابیر غلتاند، اما سینما که همیشه قسمت مهمی از زندگیام بود، شغل دوران دانشجوییام را رقم زد... من مترجم و منتقد نشریههای سینمایی بودم و سینمای جهان جولانگاه کلماتم. همین عشق دریچهای شد تا تحصیلاتم را در رشته ادبیات نمایشی ادامه دهم و تا امروز نگارش نمایشنامه، فیلمنامه، داستان، شعر و ترجمهی متونی از این دست است که مرا به ادامهی زندگی دعوت میکند. جایی که میتوان چشم شد برای دیدن، دست شد برای لمس کردن، مجرایی برای بوییدن و دهانی برای چشیدنِ زندگی آنطور دیگر... آنطوری که هست... آنطوری که میخواهی باشد.
جملات منتخب
I'm a paragraph. Click here to add your own text and edit me. It's easy.
یادداشتها
کتابها
Heading 5
Heading 5
Heading 5
Heading 5
bottom of page